تجارت یا دادوستد (به انگلیسی: Trade)، انتقال مالکیت کالا و خدمات از یک شخص یا نهاد به دیگری به ازای دریافت چیزی از خریدار است. به طور کلی هرگونه عملی (قابل سنجش و اندازه گیری مادی) را که اشخاص در مقابل کالا یا خدمتی، کالا یا خدمتی را واگذار نموده و هر دو طرف به هنگام این عمل راضی باشند تجارت گفته میشود. تجارت به دو قسمت تجارت داخلی و تجارت خارجی تقسیم میشود.

در عرف معمول به تبادل کالاها یا خدمات تجارت اطلاق میشود و برای بهتر معامله کردن در زمان لازم و محدود نیاز به اطلاعات و مدیریت کردن اطلاعات جهت رسیدن به هدف است. تجارت سازوکاری است که هستهٔ سرمایهداری را تشکیل میدهد.
سابقه تجارت
ماقبل تاریخ:
منشأ تجارت با شروع ارتباطات در زمان ماقبل تاریخ شروع شدهاست. بازرگانی مرکز اصلی مردم ماقبل تاریخ است، که کالا و خدمات را از یکدیگر قبل از نوآوری مدرن و ایجاد ارز مبادله میکردند. پیتر واتسون سابقه تجارت را از حدود ۱۵۰٫۰۰۰ سال پیش می داند.
تاریخ کهن:
اعتقاد بر این است از اولین تجارتهایی که در سراسر تاریخبشر ثبت شده، شواهدِ تبادل ابسیدین و سنگ چخماق در عصر حجر است.
ابسیدین:
اولین استفاده از ابسیدین در شرق نزدیک مربوط به پارینه سنگی زیرین و میانی است. بوسانکوات یکی از محققان است که تجارت سنگ را، در حفاری در سال ۱۹۰۱ کشف کردهاست. تجارت اولین بار در جنوب غرب آسیا آغاز شد. گمان میشود که از ابسیدین به عنوان یک ماده برای ظروف و یا ابزار برش استفاده میشد، هر چند از مواد دیگر به آسانی قابل تهیه تر بود، در عوض، کاربران ابسیدین متعلق به طبقه ثروتمند در نظر گرفته شدهاند زیر مجموعهای از قبیله که از آن برای وظایفشان استفاده میکردند وبعنوان " مرد ثروتمند سنگ چخماق " نامیده میشدند. تجارت در این ماده در اروپا در دوران نوسنگی در مدیترانه بود. در حدود ۱۲،۰۰۰ سال قبل از میلاد شبکهای از آناتولی بعنوان منبع درجه اول برای تجارت با شرق مدیترانه، ایران و مصر وجود داشت با توجه به مطالعه زارین در سال ۱۹۹۰.
بعد از معامله:
مواد مورد استفاده برای ایجاد جواهرات در مصر از سال ۳۰۰۰ قبل از میلاد معامله میشد. مسیرهای دور تجارت برای اولین بار در ۳ هزار سال قبل از میلاد ظاهر شد، زمانی که سومریها در بین النهرین با تمدن هاراپان از دره سند معامله میکردند. فنیقیها، معامله گران دریا اشاره شدهاند، در سراسر دریای مدیترانه، و تا بریتانیا در شمال با منابع قلع برای تولید برنز سفر میکردند. برای این منظور آنها مستعمرات یونانی تجارت به نام مرکز فروش را تاسیس کردند. از آغاز تمدن یونانی تا سقوط امپراطوری روم در قرن ۵، تجارت ادویه ارزشمند به اروپا از شرق دور، تجارت پر سود، از جمله چین و هند است. امپراتوری روم به رشد و افزایش تجارت اجازه داد. امپراطوری روم، شبکه با ثبات و امن حمل و نقل را فعال کرد کالاهای تجاری بدون ترس از دزدی دریایی حمل و نقل میکردند. سقوط امپراطوری روم و قرون وسطی بی ثباتی برای اروپای غربی و فروپاشی شبکههای تجاری در جهان غرب را به ارمغان آورد. تجارت با این حال ادامه یافت: و در میان پادشاهی آفریقا، شرق میانه، هند، چین و جنوب شرق آسیا شکوفا شد. تجارت برخی در غرب رخ داد. به عنوان مثال، رادانیستهای قرون وسطی و یا گروهی (به معنای دقیق کلمه به تاریخ از دست رفته) از بازرگانان یهودی که بین مسیحیان اروپا و مسلمانان خاور نزدیک داد و ستد میکردند.
قرون وسطی:
در طول قرون وسطی، آسیای مرکزی، مرکز اقتصادی جهان بود. سغدیان شرق و غرب را در مسیر تجارت تحت سلطه داشتند که به عنوان جاده ابریشم پس از قرن ۴ تا قرن ۸ میلادی، با سویاب و تالاس در میان مراکز اصلی خود در شمال شناخته شدهاند. آنها بازرگانان کاروان اصلی آسیای مرکزی بودند. از قرن ۸ تا ۱۱، وایکینگها و وارانجیانها در اسکاندیناوی سفرهای تجاری میکردند. وایکینگها به اروپای غربی سفر میکردند، در حالی که وارانجیانها به روسیه میرفتند. هانسیتیک اتحاد تجاری شهرستانهایی است که انحصار تجارت را در بیشتر شمال اروپا و منطقه بالتیک، بین قرن ۱۳ و ۱۷ در اختیار داشتند.
تاریخچه کشف:
واسکو دا گاما پیشگام تجارت ادویه اروپا بود در سال ۱۴۹۸ او بعد از سفر در اطراف دماغه امید نیک در نوک جنوبی قاره آفریقا به کالیکات رسید. پیش از این، جریان ادویه از هند به اروپا توسط قدرتهای اسلامی، به ویژه مصر کنترل میشد. تجارت ادویه از اهمیت اقتصادی زیادی برخوردار بود و محرک تاریخچه کشف در اروپا بود. ادویه جات ترشی جات و برخی از کالاهای که با ارزش ترین بودند، از جهان شرق به اروپا منتقل میشدند و گاهی اوقات رقیب طلا میشدند در قرن شانزده، هفده استان مرکز تجارت آزاد، با هیچ کنترل ارز، و دفاع از حرکت آزاد کالا بود. تجارت در هند شرقی توسط پرتغال در قرن ۱۶، هلند در قرن ۱۷، و بریتانیا در قرن ۱۸ تحت سلطه بود. امپراتوری اسپانیا روابط تجاری به طور منظم در سراسر اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام را توسعه داده بود. آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶، با چاپ مقاله تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل، این سیاست موازنه بازرگانی کشور را مورد انتقاد قرار داد. و استدلال کرد که ملتها میتوانند از تخصص اقتصادی فقط به عنوان شرکتهای زیادی بهره مند شوند. از آنجا که تقسیم کار به اندازه بازار محدود میشد، او گفت که کشورها با دسترسی به بازارهای بزرگتر قادر به تقسیم کار موثر تر و در نتیجه سازنده تر خواهند بود.اسمیت گفت: که او کنترل واردات و صادرات را در نظر گرفته که به تجارت ملتها به عنوان یک کل به نفع صنایع خاص آسیب می رساند. در سال ۱۷۹۹، کمپانی هند شرق هلندی، که قبلاً بزرگترین شرکت جهان بود تا حدی به دلیل افزایش تجارت آزاد رقابتی، ورشکسته شد.
تاریخچه خرد:
در سال ۱۸۱۷، دیوید ریکاردو، جیمز میل و رابرت تورنز نشان دادند که بهره مندی از تجارت آزاد صنعتی ضعیف و قوی، در نظریه مزیت نسبی معروف است. در اصول اقتصاد سیاسی و مالیات نظریه ریکاردو هنوز هم عجیب در نظر گرفته شده و در اقتصادهای پیشرفته کاربرد دارد. هنگامی که یک تولید کننده کالا را تولید و آن را به یک کشور ناکارآمد میفرستد که قادر به تولید موثر تر آن نیست، به نفع هر دو کشور است. تعالی تجارت آزاد در درجه اول بر مزیت ملی در اواسط قرن ۱۹ است. که محاسبه شده بود که آیا هر کشور خاص برای بازکردن مرزهای خود به واردات از آن بهره مند میشود؟ جان استوارت میل، نشان داد که یک کشور با قدرت قیمت گذاری انحصاری در بازار بینالمللی میتواند از نظر تجارت از طریق حفظ تعرفهها و پاسخ به این روابط متقابل در سیاست تجاری ممکن است. ریکاردو و دیگران قبلاً پیشنهاد دادند. این به عنوان مدرک علیه دکترین جهانی تجارت آزاد ارائه شدهاست، که اعتقاد بر این بود که بیشتر مازاد اقتصادی تجارت به یک کشور، به جای سیاستهای کاملاً رایگان تجارت است. این سناریو در عرض چند سال در صنعت توسعه یافته توسط ترویج این نظریه که دولت "وظیفه" حمایت از صنایع جوان را دارد، هر چند تنها برای یک زمان برای آنها به منظور توسعه ظرفیت کامل بود. این سیاست در بسیاری از کشورها باعث به صنعتی کردن و از رقابت خارج کردن صادرکنندگان انگلیسی شد. میلتون فریدمن بعد ادامه داد: این اندیشه، نشان از آن دارد که شرایط چند تعرفهای به نفع کشور میزبان است، اما هرگز برای جهان بزرگ نیست.
قرن بیستم:
رکود بزرگ اقتصادی از سال ۱۹۲۹ تا اواخر ۱۹۳۰ وجود داشت. در طی این مدت، افت بزرگ در تجارت و سایر شاخصهای اقتصادی دیده شد. عدم وجود تجارت آزاد توسط بسیاری به عنوان یک عامل اصلی رکود در نظر گرفته شد. فقط در طول جنگ جهانی دوم رکود اقتصادی در ایالات متحده به پایان رسید. همچنین در طول جنگ، در سال ۱۹۴۴، ۴۴ کشور توافقنامه برتون وودز را، برای جلوگیری از موانع تجاری ملی امضا کردند، برای جلوگیری از رکود. که راه اندازی قوانین و نهادها برای تنظیم اقتصاد سیاسی بینالملل بود: صندوق بینالمللی پول و بانک بینالمللی بازسازی و توسعه را ادامه دادند (که بعدها به بانک جهانی و بانک تسویه بینالمللی تقسیم شدهاست). این سازمانها در سال ۱۹۴۶ عملیاتی شدند پس از آنکه کشورها به اندازه کافی این توافقنامه را به تصویب رساندند. در سال ۱۹۴۷، ۲۳ کشور با توافقنامه عمومی تعرفه و تجارت برای ترویج تجارت آزاد موافقت کردند.
تجارت آزاد:
تجارت آزاد بیشتر، در اواخر قرن ۲۰ و اوایل ۲۰۰۰وجود داشت. اتحادیه اروپا در ۱۹۹۲ موانع تجارت داخلی در کالا و کار را برداشت. 1 ژانویه، ۱۹۹۴ موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) تصویب شد. سال ۱۹۹۴ موافقتنامه GATT در مراکش سازمان تجارت جهانی را ایجاد کرد. در ۱ ژانویه ۱۹۹۵ سازمان تجارت جهانی برای تسهیل تجارت آزاد، توسط حکم متقابل مورد علاقه ملتها و تجارت میان تمام امضاء کنندگان ایجاد شد. EC اتحادیه اروپا، که اتحادیه اقتصادی (EMU) در سال ۲۰۰۲ بود، از طریق معرفی یورو، و ایجاد این یک بازار واقعی بین ۱۳ کشور عضو، از تاریخ ۱ ژانویه، ۲۰۰۷ تشکیل شد. سال ۲۰۰۵، توافقنامه تجارت آزاد آمریکای مرکزی، شامل ایالات متحده و جمهوری دومینیکن به امضاء رسید.
حمایت گرایی:
حمایت گرایی سیاستهای محدود کننده و منع تجارت بین کشورها و در تضاد با سیاستهای تجارت آزاد است. این سیاست اغلب به صورت تعرفهها و سهمیهٔ محدود کننده انجام میشود. سیاستهای حمایت گرایی به ویژه در ۱۹۳۰، بین رکود اقتصادی و شروع جنگ جهانی دوم رایج بود.
دین:
آموزههای مسلمانان آنها را تشویق به تجارت (و محکوم کردن ربا) مینماید. تجارت در جامعه مزایایی دارد اما غنی را غنی تر و فقیر را فقیر تر میسازد. آموزههای یهودی مسیحی معامله گران را برای جلوگیری از افزایش تقلب تشویق میکند.
توسعه پول:
اولین نمونه از پول، اشیاء با ارزش بود. این پول کالا نامیده میشد و شامل هر کالای به طور معمول در دسترس است که ارزش ذاتی دارد، نمونههای تاریخی آن عبارتند از: خوک، صدفهای نادر، دندان نهنگ، و (اغلب) گاو. در قرون وسطی در بابل، نان به عنوان شکل اولیه پول مورد استفاده قرار گرفت. در مکزیک دانههای کاکائو پول بودند. نرخ ارز به عنوان پول استاندارد برای تسهیل مبادله گسترده تر کالاها و خدمات معرفی شده بود. این اولین مرحله از ارز است، که در آن فلزات با ارزش ذخیره شده، و نمادها به نمایندگی از کالاها مورد استفاده قرار گرفت، تشکیل اساس تجارت از ۱۵۰۰ سال پیش بود. نمونههایی از سکهها از اولین جوامع در مقیاس بزرگ، اگر چه در ابتدا اینها توده بی نام و نشان از فلزات گرانبها بودند. اسپارت باستان برای دلسرد کردن شهروندان خود از درگیر شدن در تجارت خارجی سکه از آهن ضرب کرد.
روند کنونی
دور دوحه:
دور دوحه مذاکرات سازمان تجارت جهانی با هدف کاهش موانع تجارت در سراسر جهان، با تمرکز بر تجارت عادلانه تر برای کشورهای در حال توسعهاست. مذاکرات برای از بین بردن شکاف بین غنی کشورهای توسعه یافته، به نمایندگی از G20، و کشورهای عمده در حال توسعه صورت گرفتهاست. یارانههای کشاورزی مهم ترین مسئلهاست که بر اساس سخت ترین مذاکرهها توافق شدهاست. در مقابل، توافق زیادی در تسهیل تجارت و ظرفیت سازی وجود دارد. دور دوحه در دوحه، قطر، آغاز شد و مذاکرات پس از آن در: کانکون، مکزیک، ژنو، سوئیس و پاریس، فرانسه و هنگ کنگ ادامه یافت.
چین:
از حدود ۱۹۷۸، دولت جمهوری خلق چین (PRC) آزمایش در اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد. در مقایسه با سبک قبلی اقتصاد برنامه ریزی متمرکز شوروی، اقدامات جدید به تدریج محدودیتهای اعمال شده بر روی کشاورزی، توزیع کشاورزی و چند سال بعد، شرکتهای شهری و کاری را دربرداشت. رویکرد بازار محور ناکارآمدی و تحریک سرمایه گذاریهای خصوصی، به ویژه کشاورزان را کاهش میدهد، که منجر به افزایش بهره وری و خروجی میگردد. یکی از ویژگیها استقرار چهار (بعد از پنج) در مناطق ویژه اقتصادی واقع در امتداد سواحل جنوب شرقی بود. اصلاحات نشان داد که موفقیت چشمگیری در افزایش خروجی، تنوع، کیفیت، قیمت و تقاضا است. در شرایط واقعی، اقتصاد در اندازه بین ۱۹۷۸ و ۱۹۸۶، دو برابر شد و دوباره در سال ۱۹۹۴ دو برابر شد، و دوباره در سال ۲۰۰۳انجام شد. به صورت واقعی سرانه، دو برابر از پایه ۱۹۷۸، در سال ۱۹۸۷، ۱۹۹۶ و ۲۰۰۶ صورت گرفت. سال ۲۰۰۸، اقتصاد ۱۶٫۷ برابر اندازه آن در سال ۱۹۷۸ بود، و ۱۲٫۱ برابر سطح قبلی سرانه بود. پیشرفت تجارت بینالمللی حتی با سرعت بیشتری به طور متوسط هر ۴٫۵ سال، دو برابر شدهاست. مجموع تجارت دو طرفه در ژانویه سال ۱۹۹۸ که از سطح تجارت تمام سال ۱۹۷۸ و سه ماهه اول سال ۲۰۰۹، بیش از سطح تجارت تمام سال ۱۹۹۸ بود. در سال ۲۰۰۸، تجارت دو جانبه چین بالغ بر ۲،۵۶ تریلیون دلار آمریکا است. در سال 1991 PRC به گروه انجمن همکاریهای اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام، پیوست. در سال ۲۰۰۱، نیز به سازمان تجارت جهانی پیوست.
تجارت بینالمللی:
تجارت بینالمللی، تبادل کالا و خدمات در سراسر مرزهای ملی است. در اغلب کشورها، نشان دهنده بخش مهمی از تولید ناخالص داخلی است. در حالی که تجارت بینالمللی در سراسر تاریخ (جاده ابریشم، جاده کهربا) حاضر بودهاست، اهمیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی آن در قرنهای اخیر، عمدتاً به دلیل صنعتی شدن، حمل و نقل پیشرفته، جهانی شدن، شرکتهای چند ملیتی، و صادرات افزایش یافتهاست. در واقع، احتمالاً سبب رشد روزافزون تجارت بینالمللی است که معمولاً منظور از اصطلاح "جهانی شدن" است. شواهد تجربی برای موفقیت در تجارت را می توان در تضاد بین کشورهایی مانند کره جنوبی، که سیاست صنعتی صادرات گرا، و هند، که سیاست بسته تر دارد در طول تاریخ مشاهده نمود (گرچه هند بازکردن اقتصاد خود را از سال ۲۰۰۵آغاز کردهاست،). کره جنوبی به مراتب بهتر از معیارهای اقتصادی هند بیش از پنجاه سال گذشته انجام میدهد، اگر چه موفقیت آن نیز با نهادهای دولتی موثر است.
مصوبات تجاری:
تحریم تجارت علیه یک کشور خاص است که گاهی به آن به منظور مجازات آن کشور برای برخی از اقدامها تحمیل شدهاست. تحریم، یک شکل شدید از انزوای تحمیل شده، و محاصره تجارت یک کشور دیگر است. به عنوان مثال، ایالات متحده تحریم علیه کوبا را برای بیش از ۴۰ سال داشتهاست.
موانع تجاری:
اگر چه معمولاً محدودیتهای تجاری در میان کشورها وجود دارد، تجارت بینالمللی معمولاً توسط سهمیه و محدودیتهای دولتی تنظیم و اغلب توسط تعرفه مشمول مالیات است. تعرفه معمولاً بر واردات است، اما گاهی اوقات کشورها ممکن است تعرفه یا یارانههای صادراتی را تحمیل کنند. همه این موانع تجاری نامیده میشوند. اگر دولت موانع تجاری را حذف کند، یکی از شرایط تجارت آزاد وجود دارد. دولتی که سیاستهای حمایت از تولیدات داخلی را پیاده میکند ایجاد کننده موانع تجاری است.
کسب منصفانه:
جنبش تجارت عادلانه، همچنین به عنوان جنبش عدالت تجارت شناخته شده و به ترویج استفاده از نیروی کار، استانداردهای زیست محیطی و اجتماعی برای تولید کالاها، به ویژه کسانی که از جهان سوم و جهانی دوم و جهان اول هستند، چنین عقایدی این بحث را برانگیخت که آیا تجارت باید به عنوان حقوق بشر تدوین شود. واردات از شرکتی که به طور داوطلبانه استانداردهای تجارت منصفانه را رعایت و یا دولتها که آنها را از طریق ترکیبی از اشتغال و قانون تجارت اجرا میکنند. سیاستهای تجارت منصفانه به طور گستردهای متفاوت است، اعم از ممنوعیت مشترک کالاهای ساخته شده با استفاده از نیروی کار بردهها با حداقل دستمزد، مانند آنهایی که در ۱۹۸۰ قهوه تولید میکردند. سازمانهای غیر دولتی نیز نقش مهمی را در ترویج استانداردهای تجارت عادلانه با خدمت به عنوان ناظران مستقل برای انطباق با الزامات تجارت عادلانه بازی میکنند.
برنامهریزی
برنامه ریزی، فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیتها، هر برنامه می تواند که بلند مدت، میان مدت یا کوتاه مدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایتهای بیرونی هستند، برنامه ریزی، مهمترین و کلیدیترین سند برای رشد است.برنامه ریزی می تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می خواهیم برویم. برنامه ریزی به آینده می نگرد.
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.
برنامه ریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیت های ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربهفرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکس کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمان های پیچیده امروزی، بدون برنامه ریزی های دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامه ریزی، مستلزم آگاهی از فرصت ها و تهدیدهای آتی و پیش بینی شیوه مواجهه با آنها است.
مدیران، برنامه ریزی و تصمیم گیری
تصمیم گیری، رکن اساسی تمام وظایف مدیریتی و در عین حال، مبنای برنامه ریزی است چرا که نمی توان گفت برنامه ای وجود دارد مگر اینکه تصمیمی اتخاذ شده باشد. به عبارت بهتر، تصمیم گیری، هسته مرکزی مدیریت است که در تمامی وظایف دیگر، نموددارد، به همین دلیل برخی (مانند هربرت سایمون) مدیریت و تصمیم گیری را دو واژه مترادف می دانند!
به جرأت می توان گفت برنامه ریزی و تصمیم گیری، برای نیل به اهداف سازمان مکمل اند اما نوع اتخاذ تصمیم نیز نقش به سزایی ایفا می کند با وجودی که تصمیم گیری به کلیه وظایف مدیریتی مربوط می شود، اما اساس برنامه ریزی به شمار می آید و نمی توان گفت برنامه ای وجود دارد بدون اینکه تصمیمی گرفته شده باشد. از این رو، تصمیم گیری از ارکان اساسی فعالیت های مدیریتی به شمار می رود چرا که هر مدیری برای اجرای هریک از وظایف خود، همواره با مواردی مواجه می شود که نیاز به تصمیم گیری دارد.
برنامه ریزی به عنوان وظیفه مدیران
برنامه ریزی از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامه ریزی در سراسر زندگی فردی و سازمانی تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن ایجاد می شود. به نوعی، تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامه ریزی است. نیاز به برنامه ریزی از آنجا است که همه سازمان ها با فعالیت در محیطی پویا، مترصد آن هستند که منابع محدودشان را برای رفع نیازهای متنوع و فزاینده خود صرف نمایند و این پویایی محیط و وجود تلاطم و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی، بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی می افزاید.
با پذیرفتن اصول پنج گانه مدیریتی، و مبنای برنامه ریزی برای این اصول، به این اجماع نظر می رسیم که برنامه ریزی، فرایندی است دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم هاکه در این فرایندی، مراحل مشخص و بهم پیوستهای برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم ها وجود دارد. طی این فرایند، به پیش بینی و تدوین فعالیت هایی پرداخته می شود که باید در جهت نیل به اهداف سازمانی صورت گیرد. به عبارت بهتر در فرایند برنامه ریزی، به: چه کسی؟ کجا؟ کِی؟ چه چیزی؟ چرا؟ چگونه؟ پرداخته می شود و پاسخ به این پرسش ها به انتخاب مأموریت ها، هدف ها و اقداماتی برای نیل به آنها می انجامد که مستلزم تصمیم گیری و انتخاب از میان راه های مختلف است. برنامه ریزی می تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت های پنهان بازی کند. برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می خواهیم برویم. برنامه ریزی به آینده می نگرد.
تعریف برنامه ریزی
نگاهی به واژه نامه های عمومی و تخصصی، کافی است تا تعاریفی از این دسته را پیش روی ما قرار دهد. اغلب واژه نامه های عمومی برنامه ریزی را کار یا فعالیت برنامه ریز؛ شکل گیری برنامه ها؛ ساخت یا ترسیم یک طرح یا نمودار؛ کشیدن طرح، طراحی، تدبیر کردن دانستهاند واژه نامه های تخصصی نیز آن را، شیوه و فرایند سیستماتیک و گام به گامی دانسته اند که به تعریف، ایجاد و ترسیم فعالیت های ممکنی می پردازد که با نیازها، علایق و مشکلات موجود یا آینده مطابقت داشته باشند
به عبارت دیگر، برنامه ریزی فرایندی است منظم مداوم وحساب شده ومنطقی جهت دار و دورنگر به منظورهدایت وارشاد فعالیتهای جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب است .برنامه ریزی بایدمداومت داشته باشد. اهداف برنامه ریزی به شرح زیراست 1)پیش بینی آینده: برنامه آینده نگر 2)برنامه ساختن وشکل دادن به آینده: برنامه آینده ساز 3)برنامه برای انتخاب یک شکل خاص برای آینده :آینده گزین.
متخصصین ، برنامه ریزی را با توجه به حوزه ی فعالیت خود تعریف نموده اند. این واژه، در زمینه علوم و فنون بیشتر با واژه طراحی (designing) عجین شده. هر چند که:این برداشت تقلیل گرایانه و البته این واژه در متون مدیریتی جایگاهی ندارد!
مزایای برنامه ریزی
برخی از مزایای برنامه ریزی عبارتند از:
افزایش احتمال تحقق اهداف سازمان
ایجاد فرصتِ اجرای منظم تصمیم ها
صرفه اقتصادی
انطباق با شرایط متغیر محیطی
استفاده صحیح از منابع
فراهم شدن ابزارهای کنترل
امکان سنجش میزان پیشرفت
آگاهی کارکنان از اهداف سازمان و نقش خود
تقویت کار گروهی
رسیدن به اهداف شخصی
چالش های برنامه ریزی:
چالش های عمده برنامه ریزی از دید برخی منتقدان این امر عبارتند از:
1. حوادث غیر منتظره ای که می تواند تمام پیش بینی ها را نقش بر آب کند! 2.عوض شدن فکر
تغییر رویه هایی که ممکن است مقاومت ایجاد نماید.
1. صرف هزینه و وقت. 2. محدودیت های کوتاه مدت و مقطعی.
تصمیم گیری
واژه تصمیم در لغت به معنای عزم و اراده به انجام کاری است و از دید علم مدیریت، به معنای انتخاب یک راه از راه های مختلف و در حقیقت، انتخاب بهترین راه برای نیل به اهداف است. تصمیم گیری، بیش از آنکه کاری ساده باشد، فرایندی مرحله دار است.
گونه شناسی تصمیم گیری
گونه های مختلفی از تصمیم گیری را از دیدگاه های مختلف می توان شناسایی نمود. برخی از این گو نه ها عبارتند از:
تصمیم گیری به اعتبار برنامه (برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده)
تصمیم گیری به اعتبار میزان اطلاعات
تصمیم گیری به اعتبار تصمیم گیرنده (فردی و گروهی)
تصمیم گیری به اعتبار درجه استقلال
تصمیم گیری به اعتبار میزان ساختار یافتگی
سایر موارد
مراحل تصمیم گیری
برآیند نسبتاً کلی از مراحلی که برای فرایند تصمیم گیری در متون مختلف طرح شده است را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:
اطمینان از وجود نیاز به تصمیم
تعیین معیارهای تصمیم گیری
تشخیص میزان اهمیت معیارها
کشف راه حل ها
ارزیابی راه حل ها
انتخاب بهترین راه حل
آسیای مرکزی
آسیای مرکزی یا آسیای میانه سرزمین پهناوری در قارهٔ آسیا است که هیچ مرزی با آبهای آزاد جهان ندارد. اگر چه مرزهای دقیقی برای این سرزمین تعریف نشدهاست، اما معمولاً آن را دربرگیرنده کشورهای امروزی ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان میدانند. اغلب سرزمینهای دیگری چون افغانستان، شمال شرق ایران، مغولستان، کشمیر، شمال و غرب پاکستان، و گاه سینکیانگ (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه نیز شامل آسیای مرکزی میشوند.
به بخشی از آسیای مرکزی که در میان دو رود آمودریا و سیردریا جای دارد در منابع کهنتر عربی و فارسی «ماوراءالنهر» (و در فارسی فَرارود) گفته میشد. به بخشی از شمال و شرق آسیای مرکزی در دورههایی «ترکستان» هم میگفتهاند.
ایده نامیدن این منطقهها به عنوان یک منطقهٔ یگانهٔ جغرافیایی با نام آسیای مرکزی در سال ۱۸۴۳ توسط الکساندر فون هومبولت، جغرافیدان پروسی مطرح شد. برای مرز و بوم جغرافیایی این منطقه هنوز تعریف کامل و مشخصی وجود ندارد.
در سال ۱۹۲۴ پس از برپایی حکومت بلشویکها آسیا از نظر سیاسی در ارتباط با مسکو به سه بخش ۱- آسیای نزدیک منطقه قفقاز ۲- آسیای دور متصرفات سیبری و سرزمینهای خاور ۳- آسیای مرکزی حد فاصل آسیای دور و آسیای نزدیک تقسیم گردید.
تاریخ
آسیای مرکزی در درازای تاریخ با کوچنشینان و جادهٔ ابریشم یادآوری شدهاست و مانند جادهای برای پیوند مردم، جابجایی کالاها و اندیشهها بین اروپا، خاورمیانه، آسیای جنوبی و آسیای شرقی بودهاست. آسیای مرکزی در باستان و از آغاز تاریخ از پنج سرزمین مرگیانا (مرو)، باختر (باکتریا)، سغد، خوارزم و سکاستان تشکیل شدهبود که مردمانشان ایرانیتبار بودند و به زبانهای ایرانی میانه سخن میگفتند و این سرزمینها در دوران باستان به مرور بخشی از شاهنشاهی ایران شدند.
مردم
باشندگان در آسیای مرکزی بیشتر از ۷۰ قوم و ملیت هستند و این منطقه پتانسیل لازم برای درگیریهای قومی و نژادی دارد.
زبانها
زبانهای رایج و رسمی در آسیای مرکزی ترکمنی، ازبکی، فارسی ،زبانهای پامیری، روسی، قزاقی، و قرقیزی، همچنین نزدیک ۶ میلیون نفر گویشور زبان روسی نیز در آسیای مرکزی هستند.
وبسایت یا تارنما چیست
مجموعه ای از فایلهای مختلف اعم از تصاویر، متون و یا فایلهای برنامه نویسی شده
است که به منظوری خاص به شکلی با هم مرتبط شده اند. این فایلها روی یک کامپیوتر
"میزبان" یا "سرور" قرار می گیرند و با یک نام دامنه مشترک فراخوانی می شوند.
یکی از مهمترین سرویسهای وب، پست الکترونیک است.
انواع سایت
سایتها بر اساس کاربرد و نوع برنامه نویسی به چند دسته تقسیم می شوند که عبارت
است از :
سایتهای ثابت (Static Website):
این سایتها یکبار طراحی می شوند و اطلاعات مورد نیاز در داخل آنها قرار می گیرد
و پس از آن برای تغییر در آنها نیاز به یک طراح حرفه ای یا نیمه حرفه ای سایت
است. زبان برنامه نویسی اینگونه از سایتها غالباً HTML و Java Script هستند که
در نوع توسعه یافته تر از CSS نیز بهره گرفته می شود.
از آنجا که حجم کمتری از کد در طراحی سایتهای ثابت استفاده میشود سرعت
بارگذاری (Loading) بالایی دارند. علاوه براین کاهش حجم کدها که باعث خوانایی
بشتر سایت توسط رباتهای جستجوگر میشود از یک سو و کاهش زمان بارگذاری از سوی
دیگر سبب بهتر شدن وضعیت آنها از لحاظ امتیاز دهی موتورهای جستجو یا همان
"رنکینگ" می شود. سایتهای ثابت قیمت طراحی پایین تری را نیز عمدتاً نسبت به
سایر سایتها دارند.
عدم امکان ایجاد تغییر در این نوع از سایتها توسط افراد عادی علاوه بر افزایش
امنیت سبب بهرهمندی از گرافیک و ظاهری زیبا میشود چرا که همه چیز ثابت است از
جمله متون و اندازه تصاویر و همچنین همه عناصر مکان مشخص و ثابتی را دارند در
نتیجه می توان برای محل قرار گرفتن هر یک از اجزاء بهترین تصمیم را گرفت.
اما از طرفی نیز عدم امکان ایجاد تغییرات توسط افراد عادی سبب میشود تا امکان
بروز رسانی سایت توسط صاحبان و مدیران سایت صلب شود.
نکته: سایتهای ثابت (Static) برای افراد، شرکتها و سازمانهایی مناسب است که
حداکثر یک یا دو بار در سال نیازمند به تغییر در محتوای سایت هستند.
سایتهای پویا (Dynamic Website): محتوای سایتهای داینامیک بعد از طراحی توسط
افراد عادی که دسترسی به سیستم مدیریت محتوای سایت را داشته باشند قابل تغییر
است. زبان برنامه نویسی وبسایتهای پویا میتواند براساس نیاز متفاوت باشد اما
عمدتاً از زبانهای ASP ، ASP.Net و Php استفاده میشود و از زبانهای کمکی CSS و
Silver light و یا Ajax برای ایجاد قابلیتهای ویژه نیز بهره گرفته می شود.
در اینگونه از سایتها ابتدا اسکلت سایت توسط طراح ایجاد میشود و سپس محتوا
توسط مدیران سایتها تغییر میکند مانند فرم قراردادی که یکبار توسط فردی ایجاد
میشود و توسط افراد دیگری بارها تکمیل می شود، از این رو طراح نسبت به محل
قرار گرفتن و اندازه دقیق متون و تصاویر و سایر عناصری که بعداً توسط مدیران
سایتها تغییر میکند اطلاع ندارد بنابر این چاره ای ندارد جز اینکه همه حالات
را در نظر بگیرد و اینکار سبب میشود تاحدودی از گرافیک و جلوه سایت کاسته شود.
یکی از مزیتهای سایتهای داینامیک این است که هیچ محدودیتی برای ایجاد، تغییر یا
حذف مطالب، تصاویر و صفحات و غیره وجود ندارد.
با توجه به اینکه در سایتهای پویا از زبانهای برنامه نویسی پیشرفته استفاده
میشود امکانات زیادی در آنها قابل ایجاد است مانند ایجاد صفحات هوشمند، فرمها
و جستجوهای پیچیده.
استفاده زیاد از کدها سبب کند شدن بارگذاری سایت و امتیاز آن در موتورهای جستجو
می شود.
نکته: سایتهای پویا برای افراد، شرکتها و سازمانهایی مناسب است که بیش از دوبار
در سال نیاز به تغییر درمحتوای سایت را دارند.
پرتالها (Portal): پرتالها سایتهای پویای جامعی هستند که چند هدف خاص را در یک
سایت دنبال می کنند به عبارت دیگر مجموع چند سایت پویا که برای رسیدن به هدفی
خاص در کنار هم قرار گرفته اند را می توان پرتال نامید. به عنوان مثال پرتال
خبری می تواند از چند سایت داینامیک تشکیل شده باشد که هر یک امکانات خاصی چون
عضو گیری، انتشار اخبار، انتشار تصاویر، نظر سنجی و ... را در اختیار مدیران آن
قرار دهد.
تمام ویژگیهای یک سایت پویا می تواند در یک پرتال نیز صدق کند.
نکته: معمولاً پرتالها توسط سازمانها، گروهها و شرکتها خریداری می شوند. به
دلیل نیاز به بروز رسانی بخشهای مختلف اداره آنها توسط یک فرد بسیار مشکل است
مگر آنکه به چشم یک کار حداقل پاره وقت به آن نگاه شود.
سایتهای متحرک استاتیک و نیمه داینامیک (Static and Dynamic Flash Website):
سایتهای فلش یا متحرک دو نوع استاتیک و نیمه داینامیک هستند و توسط
نرمافزارهای خاصی ایجاد می شوند در برخی موارد از XML یا Action Script برای
ایجاد قابلیتهای تغییر یا هوشمندی در این سایتها بهره گرفته می شود.
به طور کلی سایتهای فلش ثابت (استاتیک) غیر قابل تغییر می باشند و مانند
سایتهای ثابت یکبار توسط طراح ایجاد می شوند و برای تغییر آن نیاز است تا افراد
به صورت حرفه ای یا نیمه حرفه ای از دانش طراحی فلش برخوردار باشند.
اما سایتهای فلش نیمه داینامیک یا نیمه پویا مانند سایتهای پویا عمل میکند و
قابل تغییر هستند اما تغییر در آنها به سادگی سایتهای پویا نیست و وسعت ایجاد
تغییرات نیز بسیار محدودتر است.
از مزیتهای وب سایتهای فلش جذابیت آنهاست. گرافیک زیبا و انیمیشنهای جذاب. اما
از معایب عمده آنها میتوان به عدم خوانده شدن اطلاعات موجود در آنها توسط
رباتهای جستجوگر و عمدتاً سرعت بسیار پایین بارگذاری اشاره کرد.
نکته: سایتهای فلش برای افراد و گروهها یا شرکتها و سازمانهایی مناسب است که
نیاز به تبلیغات ندارند و عموم کاربران با آنها آشنا هستند مانند خوانندگان،
سیاست مداران، بازیگران و گروههای موسیقی، هتلهای معروف، مکانهای توریستی.
سایتهای مجهز به سیستم مدیریت محتوا (Content Management Systems): سایتهای
مجهز به سیستم مدیریت محتوا که در اصطلاح به CMS که مخفف Content Management
System است مشهورند، وبسایتهایی از نوع پرتالها یا سایتهای پویا هستند که برای
مصارف خاص توسط طراحان حرفه ای و یا شرکتهای طراحی حرفه ای ایجاد میشوند.
تمام مزایا و معایب مربوط به سایتهای پویا در مورد سایتهای مجهز به سیستم
مدیریت محتوا صدق می کند.
البته در نظر داشته باشید که سایتهای پویا و پرتالها نیز مجهز به سیستم مدیریت
محتوا هستند اما آنچه که در CMSها متفاوت است طراحی آنها و سیستمهای مدیریت
محتوای آنها برای مصارف خاص است.
از مزایای سیستمهای مدیریت محتوا نسبت به سایر سایتهای داینامیک می توان به
آماده بودن و جامع بودن آنها اشاره کرد. از این رو اغلب اینگونه از سایتها در
کمتر از ۳ روز کاری قابل نصب و استفاده هستند.
طراحی سایتهای CMS مانند یک خط تولید محصول است و از آنجا که طراح باید
نمونههای محدودی را به صورت انبوه تولید کند سعی در رعایت تمام اصول امنیتی،
گرافیکی، موارد مربوط به رنکینگ و امتیاز موتورهای جستجو و سایر موارد موثر می
کند.
با توجه به مزیتهای آنها به تمامی افراد، سازمانها و شرکتهایی که شرایط داشتن
سایتهای داینامیک را دارند توصیه میشود تا ابتدا به دنبال سیستمهای مدیریت
محتوای مخصوص به کار خود بگردند و در صورتی که پیدا نشد به طراحی سایتهای پویا
روی بیاورند.
مزایای استفاده از وبسایت
وبسایتها مزایای فراوانی را برای مدیران و صاحبان خود به همراه دارند که
مهمترین آنها به شرح زیرند:
تاثیر سایت در اطلاع رسانی:
داشتن یک سایت مانند داشتن یک کاتالوگ است اما با مزایای فراوان دیگر. یک
کاتالوگ می تواند شامل تصاویر و متون باشد اما یک سایت میتواند از تصاویر،
متون، فیلم و صوت و یا انیمیشن نیز بهره بگیرد بنابر این امکان اطلاع رسانی
جامع با محتوایی جذاب تر را می دهد. برای طراحی، چاپ و انتشار هر نسخه از
کاتالوگ نیاز به هزینه است اما برای یک سایت فقط کافیست هزینه ای بسیار پایین
برای طراحی و نگهداری آن پرداخت شود و بعد از آن در طول سایت هزاران و یا
میلیونها کاربر می توانند بارها و بارها از آن بازدید کنند.
تاثیر سایت در بازاریابی:
موتورهای جستجو بدون هزینه برای شمابازاریابی می کنند فقط کافیست رباتهای آنها
سایت شما را پیدا کنند و از آن پس زمانی که فردی به دنبال هر یک از خدمات و یا
محصولات و یا اطلاعات ارائه شده در سایت شما باشد، این موتورها فرد را به سمت
سایت شما هدایت می کنند. میزان بازدید کننده هدایت شده به سایت به پارامترهای
زیادی وابسته است اما در بدترین حالت چیزی در حدود ۵۰ نفر در روز توسط موتورهای
جستجو به یک سایت هدایت می شوند.
ایجاد قابلیتهای جدید تبلیغاتی:
با داشتن یک وبسایت صاحبان و مدیران آن وارد عرصه تجارت الکترونیک می شوند و
امکان استفاده از راهکارهای تجارت الکترونیک برای آنها بوجود می آید از مهمترین
این قابلیتها میتوان به تبلیغات اینترنتی، تبلیغات در موتورهای جستجوگر،
تبلیغات کلیکی و تبادل بنر و لینک اشاره کرد.
در دسترس بودن:
سایت همواره با متقاضیان اطلاعات و محصولات یا خدمات قابل ارائه توسط آن فقط یک
کلیک فاصله دارد و در تمامی ساعات شبانه روز و روزهای تعطیل نیز فعال است.
فعالیت در خارج از مرزهای جغرافیایی:
امروزه یکی از ملزومات فعالیت بدون مرز سایت است و تقریباً هیچکس نمیتواند
مدعی فعالیت خارج از مرزهای جغرافیایی شود در حالی که وبسایتی ندارد.
درآمد زایی:
میزان سودآوری و درآمد زایی سایتها به نوع سایت و اهداف آن بستگی دارد البته
میزان فعالیت صاحبان سایتها و بروز رسانی و رسیدگی به آنها نیز عامل بسیار مهمی
است. اما امروزه شرکتها و افراد بسیاری هستند که فقط از طریق سایت فعالیت می
کنند و عمده درآمد آنها از طریق سایت و مشتریان آنلاین است.
وبمستر
وبمستر به طراحان وب، توسعه دهندگان وب، وبلاگ نویسان، مدیران وبسایت و تمامی
افرادی که در مدیریت یک وبگاه نقش دارند گفته میشود.
برنامهنویس
اصطلاح برنامهنویس رایانه میتواند به کسی اطلاق شود که متخصص در یک زمینه از
برنامهنویسی باشد یا شخصی که کد منبع برای انواع مختلفی از نرمافزارها
مینویسد.
برنامهنویسی
برنامهنویسی رایانه در فرهنگ واژه غیر متخصّصین ممکن است به تمام پروژه ساخت
نرمافزار یا برنامهٔ رایانهای گفته شود. با این همه برنامهنویسی تنها بخشی
از فرایند توسعهٔ نرمافزار یا برنامه رایانهای است. اهمیت، توجه و منابع
اختصاص داده شده به برنامهنویسی، بسته به ویژگیهای مشخص شده محصول و خواست
افراد درگیر در پروژه و کاربران و در نهایت شیوهٔ انتخاب شده مهندسی نرمافزار
متغیر است.
برنامهنویسی کامپیوتر (که اغلب در انگلیسی programming یا coding گفته میشود)
فرایند نوشتن، اشکال زدایی(debug) و نگهداری کد منبع (source code) برنامه
کامپیوتر میباشد. این کد منبع با یک زبان برنامه نویسی نوشته شده است. این کد
منبع ممکن است تغییر داده شده یک کد قبلی و یا یک کد کاملاً جدید باشد. هدف
برنامه نویسی ساختن یک برنامه میباشد که یک رفتار خواسته شده را به نمایش
بگذارد.
تاریخچه
موضوع دستگاههایی که به دنبالهای از دستورالعملهای از قبل تعریف شده عمل
میکند بر میگردد به Greek Mythology.
برنامه نویسی مدرن
اندازه گیری کاربرد زبان
تعیین اینکه محبوبترین زبان برنامه نویسی مدرن کدام است کار بسیار مشکلی است.
بعضی از زبانها در کاربردهای خاصی محبوب است و بعضی دیگر مرتباً در نوشتن
کاربردهای گوناگون استفاده میشود. روشهای اندازه گیری محبوبیت زبان شامل
موارد زیر میباشد: شمردن تعداد آگهیهای اشتغال و توجه به یک زبان، تعداد
کتابهای آموزشی فروخته شده در مورد یک زبان، تخمین تعداد خطوط کد نوشته شده در
یک زبان
اشکال زدایی
اشکال زدایی وظیفه بسیار مهمی در فرایند توسعه نرمافزار میباشد، زیرا یک
برنامه غلط میتواند پیامدهای مهمی برای کاربر خود داشته باشد. بعضی از زبانها
بیشتر در معرض برخی اشتباهات میباشند، به خاطر خصوصیاتشان نیاز به بررسی بیشتر
کامپایلر نسبت به زبانهای دیگر ندارند.
زبان برنامهنویسی
اجرا و عملی ساختن الگوریتمهای انتزاعی وابسته به هم بهوسیله تولید یک برنامه
رایانهای مشخص با ابزار زبان برنامهنویسی ممکن است.
پارادایمها
زبانهای برنامهنویسی گوناگون براساس قابلیتهای درنظر گرفته شده از شیوهٔ
خطهای مختلف استفاده میکنند. موارد ریزتری مانند چگونگی برخورد با نیازهای
پشت پردهٔ ماشین مانند مدیریت حافظه و مدیریت زباله نیز در زبانهای مختلف
متفاوت است. علاوه بر اینها، مفاهیمی متفاوت از (اجرای) یک برنامه تصور
شدهاند که پارادایم یا الگو نام دارند.
برنامهنویسی دستوری
برنامهنویسی دستوری (به انگلیسی: Imperative programming) در علوم رایانه یکی
از شیوههای برنامهنویسی است که در آن مراحل اجرای یک برنامه کامپیوتری قدم به
قدم توسط برنامه نویس بیان میشود. این بر خلاف زبانهای اعلانی است که در آنها
تنها نتیجه انجام دستورات بیان میشود. به بیان دیگر در زبانهای دستوری چگونگی
اجرای برنامه بیان میشود اما در زبانهای اعلانی چیستی نتیجه بیان میشود.
به عنوان مثال اگر قصد باز کردن دری را داشته باشیم و با زبان اعلانی این را
بخواهیم بیان کنیم خواهیم گفت در را باز کن اما اگر با زبان دستوری بیان کنیم
خواهیم گفت بلند شو، به طرف در نردیک شو، دستگیره را بگیر و در را به طرف بیرون
هل بده.
زبان برنامهنویسی
زبانهای برنامهنویسی ساختارهای زبانی دستورمداری در رایانهها هستند که
بهوسیلهٔ آنها میتوان یک الگوریتم را بهوسیلهٔ ساختارهای دستوری متفاوت برای
اجرای رایانه توصیف کرد و با این روش امکان نوشتن برنامه جهت تولید
نرمافزارهای جدید بوجود میآید. معمولاً هر زبان برنامهنویسی دارای یک محیط
نرمافزاری برای وارد کردن متن برنامه، اجرا، همگردانی و رفع اشکال آن هستند.
عموماً زبانهای برنامه نویسی را به پنج نسل تقسیم میکنند:
نسل اول زبان ماشین - زبان صفرو یک
نسل دوم زبانهایی مانند اسمبلی -قابل فهم تر برای انسان
نسل سوم زبانهایی مانند کوبول و پی ال وان و... -دستورات قابل فهم تر برای
انسان و نیاز به کمپایلرها
نسل چهارم مثل زبانهای اوراکل و فاکس پرو و اس کیو الها - نزدیک به محاورههای
انسانی
نسل پنج زبانهایی مانند prolog , ops5 - تمرکز بر حل مسئله و استفاده از
الگوریتمهای نوشته شده توسط
برنامه نویس
یک زبان برنامه نویسی یک زبان مصنوعی است که برای بیان محاسباتی که توسط یک
ماشین (مخصوصا رایانه) قابل انجام است، طراحی شدهاست.زبانهای برنامه نویسی
برای ایجاد برنامههایی به کار میروند که رفتار یک ماشین را مشخص میکنند،
الگوریتم دقیق را بیان میکنند، و یا روشی برای ارتباط انسانند. بسیاری از
زبانهای برنامه نویسی تعدادی قالب از ویژگیهای نوشته شده دستوری(syntax) و
معناشناسی (semantics) دارند، چرا که رایانهها دستورات دقیقاً مشخص نیاز
دارند. برخی توسط سند خصوصیات (specification document) تعیین شدهاند. (برای
مثال یک استاندارد ISO)، در حالی که برخی دیگر دارای پیاده سازی غالبی
میباشند.(مانند Perl) اولین زبان برنامه نویسی به قبل از اختراع رایانه باز
میگردد، و برای هدایت رفتار ماشینهایی مانند دستگاههای نساجی اتوماتیک و
نوازندههای پیانو به کار میرفت. هزاران زبان برنامه نویسی خلق شدهاند، بیشتر
در زمینهٔ رایانه، زمینهای که هر ساله بسیاری دیگر ایجاد میشوند.
تقسیمبندی
زبانهای برنامه نویسی را میتوان از چهار دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار داده
و تقسیم بندی کرد: الف)روشهای برنامه نویسی ۱-زیر روالی ۲-ساخت یافته ۳-مدولار
۴-شئ گرا ب)نزدیکی به زبان ماشین ۱-سطح پایین ۲-سطح میانی ۳-سطح بالا ج)نوع
ترجمه ۱-مفسری ۲-کامپایلری د)رابط برنامه نویسی ۱-مبتنی بر متن ۲-مبتنی بر
گرافیک (ویژوال)
تعاریف
ویژگیهایی که غالباً برای تشکیل یک زبان برنامه نویسی مهم شمرده میشوند:
تابع :یک زبان برنامه نویسی، زبانی است که برای نوشتن برنامههای رایانهای به
کار میرود که رایانهای را برای انجام محاسبات یا اجرای الگوریتم و یا
احتمالاً کنترل دستگاههای خارجی مثل چاپگر، ربات و... درگیر میکنند.
هدف: زبانهای برنامه نویسی با زبانهای طبیعی تفاوت دارند و آن اینکه زبانهای
طبیعی فقط برای فعل و انفعالات بین مردم به کار میروند، در حالیکه زبانهای
برنامه نویسی همچنین به انسانها اجازه میدهد که از طریق دستورات با ماشینها
ارتباط برقرار کنند. برخی زبانهای برنامه نویسی بوسیله یک دستگاه استفاده
میشوند تا دستگاه دیگری را کنترل کند. برای مثال برنامههای پست اسکریپت(post
script) غالباً توسط برنامه دیگری برای کنترل یک چاپگر و یا نمایشگر ایجاد
میشوند.
ساختارها: زبانهای برنامه نویسی ممکن است ساختارهایی برای تعریف و تغییر داده
ساختارها یا کنترل جریان اجرا داشته باشند.
توان بیانگر: نظریه محاسبات، زبانها را بوسیله محاسباتی که توان بیان آنها را
دارند طبقه بندی میکند. تمام زبانهای "کامل تورینگ" میتوانند مجموعه یکسانی
از الگوریتمها را پیاده سازی کنند.ANSI/ISO SQL و Charity مثالهایی هستند از
زبانهایی که کامل تورینگ نیستند، ولی غالباً زبان برنامه نویسی نامیده
میشوند.
برخی مولفین اصطلاح" زبان برنامه نویسی" را محدود به آنهایی میکنند که
میتوانند تمام الگوریتمهای ممکن را پیاده سازی کنند، گاهی اوقات اصطلاح" زبان
رایانه" برای زبانهای برنامه نویسی محدودتر به کار میرود. زبانهای غیر
محاسباتی، مانند زبانهای مارک آپ(markup) HTML یا گرامرهای قراردادی مثل BNF،
معمولاً زبان برنامه نویسی محسوب نمیشوند. یک زبان برنامه نویسی(که میتواند
کامل تورینگ نباشد) ممکن است در این زبانهای غیر محاسباتی (میزبان) تعبیه
شوند.