درکشور چین رقص و آواز همانند کشورهای دیگر از زمانهای بسار کهن متداول بود، و احساسات اشخاص نمایش را با نوعی مبالغه روان شناختی نشان میداد. در حدود قرن هفتم و هشتم پیش از میلاد، راهبان بودایی برای جلب مردم به معابد، داستانهایی از کتابهای مقدس را با قصه و آواز نقل میکردند که در آنها از آوازهای عامیانه و رقص استفاده میشد. دورههای درخشان هنر و ادبیات چین به دوره قبل از حمله مغولها و دوره تسلط مغولها بر چین تقسیم میشود.
هنر و ادبیات چین قبل از حمله مغولها

سلسله هان
اولین دوره درخشان هان و ادبیات چین قبل از حمله مغولها است. زمانی که چین از نظر وسعت برابر با وسعت امپراطوری روم بود. در این دوره همه گونه سرگرمی شامل نمایشهای ورزشی، ژیمناستیک، حرکات آکروباتیک، چشم بندی، تردستی و موسیقی وجود داشت. امپراطوران سلسله هان فعالانه هنر را ترویج میکردند.
سلسله یانگ
رواج نمایشهای تارخی و پرشکوه که در آن شخصیتهای تاریخی را بازسازی میکردند. مشهور است که امپراطور«یانگ تی»پیش از انقراض امپراطوریش نمایشی ترتیب داد که در آن ۱۸ تا ۳۰ هزار اجرا کننده در محلی به درازای ۶ کیلومتر شرکت جستند.
سلسله سونگ
در این دوره فرهنگ و هنر چین شکوفا شد. ساخت وسایل صنعتی، جنگی و هنرهای دستی رواج یافت. داستان گو و نقالی به اوج رسید. این داستانها توسط نقالان یا راویان حرفهای در چایخانهها نقل میشد.(نخستین تماشاخانههای عمومی که در چین ساخته شدند همان چایخانهها بودند.)
ویژگیهای اجرای نمایشی چین
-در درام چین صحنه آرایی اندک است و تماشاگران برای فهمیدن نمایشنامه ناچار هستند تخیل خود را به کار گیرند (یک صندلی شاید نمادی از پل، یا کوه یا یک تخت سلطنتی باشد). -رنگ لباس و چهره از قراردادهای مهم اجرای نمایش است و در بیشتر موارد نشانگر شخصت، حرفه و طبقه اجتماعی است. - حرکات و اشارهها آنچه را که قرار است اتفاق بیفتد نشان میدهد. - موسیقی از بخشهای مهم اجرای درام چین است.
- نمایشهای چین معمولاً دارای داستانی با پایان خوش و همراه با موسیقی هستند.
نمایش در قرن ۱۶ و ۱۷
اسپانیا
نویسندگان اسپانیایی پس از رنسانس بیشتر از نویسندگان ایتالیایی تاثیر گرفتند. در ابتدا به داستانهای سلحشوران، جنگاوران و قطعات رمانتیک میپرداختند.«میگوئل سروانتس» نویسنده رمانس مشهور «دون کیشوت» از جمله نویسندگان اسپانیا است که با نگاهی طنزآمیز اثری زیبا آفریده است. «لوپه دوگا» از نویسندگان نمایشی اسپانیا است که او را پرکارترین نویسنده جهان میدانند، زیرا حدود ۴۸۰ نمایشنامه از او باقیمانده است.
«کالدرون» ازجمله نمایشنامه نویسان عصر طلایی اسپانیایی است که نمایشنامه «قاضی سالامئا» متعلق به او است.
فرانسه
آغاز دوره نئو کلاسیک
فرانسه در قرن ۱۷ متلاطم ترین دوره نمایشی و سیاسی را داشت. از ناآرامی تا ثبات کامل. این دوره را به دلیل احیای قوانین هنری یونان و روم، دوره «نئو کلاسیک» مینامند. فرانسویها در این دوره قواعد ارسطویی را استخراج و ترجمه کردند، و به اجرا درآوردند. مهم ترین گونه یا ژانر نمایش این دوره «تراژدیکمدی» بود. نمایشی ترکیبی از تراژدی و کمدی که در آن نمایش به شکل جدی و مصیبت بار آغاز میشود اما شادمانه و با پایان خوش به اتمام میرسد، یا دسته کم میتوان گفت با مرگ و مصیبت به پایان نمیرسد. تراژیکمدیهای این دوره را بیشتر با عنوان«عشق در برابر شرف» یا «شنل و شمشیر» و یا «عشق و وظیفه» نام میبرند. چهرههای برجسته نئو کلاسیک فرانسه عبارتند از:
پیر کرنی:او را پایهگذار و تثبیت کننده مبانی نئو کلاسیک فرانسه می دانند. از مهمترین آثار او میتوان به «السید» و «ردگونه»اشاره کرد.
ژان راسین: ویژگیهای آثار راسین، داشتن طرحهای ساده و شخصیت پردازی پیچیده است که در آثاری چون «فدر» دیده میشود.
مولیر:مولیر را میتوان بزرگترین کمدی نویس این دوره فرانسه دانست. مولیر با ایجاد گروههای نمایشی دوره گرد و به خصوص با تاکید بر کمدیا دل آرته ایتالیا توانست، تحول بزرگی در کمدی فرانسه به وجود آورد. امروزه آثار او را با عناوینی چون کمدی رئالیستی و کمدی اجتماعی میشناسند. برخی از آثار او عبارتند از: «تردستیهای اسکاپن»، «مریض خیالی»، «طبیب اجباری» ،«میزانتروپ»، «تارتوف» ،«خسیس» ،«دون ژوان»،«زنان فضل فروش».
نمایش در سده ۱۸ در فرانسه
نمایش در سده هجدهم در سرتاسر اروپا گسترش یافت. هر شهری صاحب تماشاخانهای شد. نمایشنامه نویسان این دوره به طرح مسائلی از طبقات متوسط پرداختند. با آوردن شخصیتهای عادی در آثار خود به خلق نوع جدیدی از درام پرداختند که اصطلاحاً آن را «نمایش بورژوایی» می خوانندو از طرفی جایگاه استقلال میان آمریکا، انگلیس و انقلاب کبیر فرانسه و مشاجرات فکری و فلسفی این قرن زمینه را برای نهضت ادبی قرن آینده یعنی«رمانتی سیسم» آماده کرد.
چهره جنجالی نقد و نمایشنامه نویسی فرانسه در قرن هجدهم «دیده رو» است. او نقاد، نمایشنامه نویس، فیلسوف و داستان پردازی است که در آثارش بر خلاف عرف، نظرات جدیدی را مطرح میکند. رسالاتی مانند: «درباره شعر نمایشی» و«قیاس ضد و نقیض در بازیگری» از آثار اوست.
در زمینه کمدی«بومارشه» موفقیت زیادی کسب کرد. اثر مهم او عبارت است از: «عروسی فیگارو».
در زمینه تراژدی میتوان به «ولتر» اشاره کرد که شهرتش بیشتر به دلیل افکار فلسفی و رساله مشهورش به نام «بحث درباره تراژدی» است.
اصفهان
اِصفَهان یا اِسپَهان دربارهٔ این پروندهشهری باستانی-گردشگری در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است. اصفهان سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و [[مشهد] است.این شهر در میان سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی به ویژه در قرن شانزدهم میلادی در میان حکومت صفویان هنگامی که برای دومین بار (پس از دوران سلجوقیان) پایتخت ایران شد، رونق فراوانی گرفت. حتی امروزه نیز شهر مقدار زیادی از شکوه گذشته خود را حفظ کردهاست. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند. اصفهان در سال ۲۰۰۶ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام و در سال ۱۳۸۸ به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی انتخاب شد. این شهر به داشتن معماری زیبای اسلامی و بسیاری از بلوارهای زیبا، پلهای سرپوشیده، کاخها، مسجدها و منارههای منحصربفرد معروف است. این امر باعث شدهاست که در فرهنگ ایرانی اصفهان، نصف جهان لقب بگیرد. میدان نقش جهان یکی از بزرگترین میدانهای دنیاست و نمونه برجستهای از معماری اسلامی است که توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شدهاست.
نامهای پیشین
از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: الیهودیه (که وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند)، صفاهان، صفویان، جی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی و نصف جهان سرشناس بودهاست.پس از فتح توسط اعراب مسلمان و چون در عربی حرف «پ» وجود نداشته بمرور زمان با لهجه و حرف «ص» بصورت «اصفهان» تلفظ گردید.
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمدهاست.
این شهرنامهای کهنتری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچگونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.
برخی اصفهان را معرب (عربی شده) اسپهان یا سپاهان مینامند به معنی جایگاه سپاه. شاید در ایران باستان این شهر محل تجمع سپاه بوده گه این چنین نامیده شدهاست. زمانی که کورش بزرگ بابل را گرفت و یهودیان رااز اسارت نبوکدنصر شاه بابل، نجات داد شماری از آنها به ایران آمدند و در این منطقه که به دارالیهودیه نامگذاری شد اسکان یافتند.
تاریخچه
در طول تاریخ به آسانی نمیتوان رد شهر اصفهان را به طور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آن که در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهیهای هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهیها و به ویژه میانرودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمانها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی میتوان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود. در دوران ساسانیان به دستور یزدگرد اول یک پادگان نظامی احتیاطی برای آموزش و اعزام نیروی کمکی احداث گردید - بغیر از این پادگان نیز سه مرکز نظامی در (مرو) و (گرگان) و (تیسفون) نیز بوجود آمده بود. این مراکز دارای نیروی ثابت بوده و فقط «سپاهان» برای تعلیم و اعزام نیروی کمکی پیش بینی شده بود.اصفهان کنونی در قدیم گابای (جی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن (که نام فریدن از آن بهجا مانده) بودهاست.
پارتاکن یکی از قبایل بختیاری باستان بوده و در فریدن کنونی که در حال حاضر بخشی از آن بختیاری نشین است سکونت داشتهاند و فریدن در زمان رضاشاه از استان بختیاری جداشد و ضمیمه اصفهان گردید. بنابراین نباید نام پارتیکن را جزو پیشینه اصفهان ذکرنمود. به نظر میآید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شدهباشد. آنگونه که در سرگذشتنامهها آمده، سوارهنظام ساسانی به هنگام صلح در سبزهزارهای پیرامون اسپهان بهویژه در بخش غربی این شهر تا دامنههای کوهها و سرچشمهٔ زایندهرود استقرار مییافت. اسپهان از آنجا که ولیعهدنشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان بهدستآورد. در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهدنشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمنگاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.
هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بودهاست را حفظ کردهاست. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوه بودهاست و از آن تحت عنوان گابای یا تابای نام برده شدهاست.
سدههای نخست اسلامی
در سدههای آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. نام جی بعدها به شهرستان و تغییر پیدا کرد و از یهودیه با عنوان جهودستان نیز یاد شدهاست. عربها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خلیفه منصور عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیدهشد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوستهشد.
دیلمیان
در سال ۳۱۹ ه. ق. مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.
دوره سلجوقی
در بهار ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی اصفهان را پس از یک محاصره طولانی و ویرانگر گشود. البته شهر به زودی به تدبیر ابولفتح مظفر نیشابوری که از طرف طغرل به حکومت اصفهان منسوب شده بود، بازسازی شد، ۵۰۰،۰۰۰ دینار خرج ساخت بناها شد و سه سال از مردم هیچ مالیاتی گرفته نشد. توسعهٔ سریع شهری، مردمی که در جریان درگیریها گریخته بودند را دوباره به شهر کشاند، همچنین طغرل پایتخت حکومتش را از ری به اصفهان منتقل کرد. گسترش شهر در زمان آلب ارسلان نیز ادامه یافت، اما در دوران ملکشاه و وزیر باتدبیرش خواجه نظام الملک طوسی بود که شهر به اوج شکوهش رسید به طوری که جمعیت شهر دو برابر شد و بناهای بسیاری در آن ساخته شد.
دوره صفوی
در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شاه عباس صفوی پایتخت صفویه را از قزوین به اصفهان منتقل کرد، مولف عالم آرای عباسی سبب این انتقال را علاقه شاه عباس به طبیعت اصفهان میداند. دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمانی که ماندنش را در قزوین برای جانش خطرناک دانسته بودند از دیگر دلایل ذکر شده برای این انتقال است. گزیدن اصفهان به عنوان پایخت توسط شاه عباس، نتایج مثبتی برای این شهر به بار آورد، مسجدها، آب انبارها و کاروانسراهای بسیاری در شهر ساخته شد، به ابتکار شیخ بهایی شبکههای کامل ارتباطی و آبیاری پدید آمد و با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجف آباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه آذوقه شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید پدید آمد.
«اصفهان در روزگار شاه عباس اول تا مرگ شاه عباس دوم برتر از همهٔ شهرهای خاورزمین بوده است. در این روزگار، با افزوده شدن کویهای (:محلات) چهارگانهٔ (عباسآباد، جلفا، گبرآباد و اسپهان) نمای پایتخت صفوی از قسطنطنیه هم بزرگتر و زیباتر بود.»
دوره انقلاب اسلامی و پس از آن
در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ تظاهرکنندگان اصفهانی که برای هفتم کشته شدگان حادثه مشهد به خیابانها آمده بودند و البته برخی شان نیز مسلح بودند بیشتر قسمتهای شهر را به تصرف درآورند و آیت الله خادمی را که چندی پیش از آن بازداشت شده بود آزاد کردند، ناآرامیهای دو روزه اصفهان با اعلام حکومت نظامی توسط دولت و با هجوم نیروهای ارتش، پایان یافت. این نخستین بار از سال ۱۳۳۲ بود که در مرکز یک استان حکومت نظامی اعلام میشد.
معماری
پیش از اسلام
از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نماندهاست که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.
بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دورههای تاریخی پس از اسلام بجا ماندهاست اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژهای دارد، که هر کدام دارای ویژگیها و سبک معماری یگانه خود است.
سلجوقیان
معماری سلجوقیان - که بویژه در مسجد جامع نمود مییابد - ساده و بیپیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگیهای دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوهگری آن است. بجای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس میکند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوههای رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگیهای آن است. آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان میباشد. یکی از قدیمی ترین شهرهای اصفهان شهر گز در ۱۰ کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقیمانده در این شهر مسجد جامع شر مربوط به دوره سلجوقیان است.
صفویان
در سال ۱۰۰۰ هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان به اصفهان انتقال یافت دراین زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید وبه شدت از نظر مراکز تجاری وفرهنگی ترقی نمود.عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را در اصفهان به نمایش گذاشتند. زیباترین و با شکوهترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. در زمان شاه عباس اول صفوی پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود. موقعیت جفرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکسالعمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود. شاه عباس بدون ایجاد تفییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخشهای جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخشهای قدیمی شهر ساخته شدند.
از ویژگیهای مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیره کنندهای در بیننده ایجاد میکند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشیهای درخشان به منظرهای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل میشود.
معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارآیی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعاد حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوهترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد. و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارآیی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل، که گاهی نمیتوان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدید آورده باشد.
جغرافیا
موقعیت جغرافیایی
اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری تهران و در جنوب این شهر قرار دارد. شهر اصفهان دارای طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹دقیقه و ۴۰ ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه شمالی میباشد. محدوده شهری آن به چهارده منطقه شهری تقسیم میشود و در خارج از محدوده شهری نیز از غرب به سمت خمینی شهر و نجف آباد، از جنوب کوه صفه و سپاهان شهر، از سمت شمال به شاهین شهر و از شرق نیز به د شت سگزی منتهی میشود.
سطح شهر از سطح عمومی دریاها حدود ۱۵۷۰ متر ارتفاع دارد و در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود میگردد و در قسمت غربی و جنوبی نیز به سلسله کوههای زاگرس منتهی میشود. کوهستان کرکس در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان و زردکوه بختیاری در جنوب غربی آن قرار دارد. وجود آبهایی همانند زاینده رود که از زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته دلیل پیدایش این شهر میباشد. شهر اصفهان بر روی دشتی به نسبت هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیدهاست. در طی سدههای گذشته نیز به سبب وجود آب فراوانتر و آلودگی کمتر در سمت جنوب غربی توسعه بیشتری یافتهاست.
تقسیمات کشوری
آب و هوا
این شهر در منطقهای نیمه کویری در مرکز ایران و در کنار زایندهرود قرار گرفته که از کوههای مرکزی ایران سرچشمه میگیردو به باتلاق گاوخونی میریزد و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب میشود. زایندهرود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران از کوههای مرکزی ایران سرچشمه گرفته و از میان اصفهان میگذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زایندهرود میباشد، از دیگرمناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان میتوان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو، و عقاب است.
اقلیم شهر اصفهان در شمال و شرق از منطقه کویری تاثیر گرفته و در جنوب به جهت وجود کوه صفه از هوای خنک تری بهرهمند است. آب و هوای اصفهان به طور کلی معتدل و خشک است و مقدار بارش باران و برف به نسبت کمی دارد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۴۰ درجه سانتیگراد است که تابستانهایی گرم و خشک را میسازد.
مردمشناسی و فرهنگ
جمعیت
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ تن برآورد شدهاست. در سال ۱۳۹۰ طبق آمار رسمی کشور، جمعیت این شهر ۱،۷۵۶،۱۲۶ برآورد شده است. اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهرنشینی در فلات ایران به شمار میرفتهاست. در ۵ دی ۱۳۱۹ در زمان رضاشاه برای اولین بار در ایران به سبک اروپای در اصفهان از مردم سرشماری بعمل آمد و ۲۰۴ هزار و ۶۰۰ تن را ساکن شهر اصفهان گزارش کردند.
زبان
مردم اصفهان به زبان پارسی و لهجه اصفهانی صحبت میکنند. از ویژگیهای لهجه اصفهانی اضافه کردن حرف «س» به آخر واژگان میباشد، که به جای واژه «است» استفاده میشود. همچنین ارامنه اصفهان نیز به زبان ارمنی سخن میگویند.
دین و مذهب
دین اسلام و مذهب تشیع دین و مذهب رسمی اصفهان است ولی از سدههای پیش ارامنه، یهودیان و سایر اقلیتهای مذهبی نیز در شهر زندگی میکردهاند. جلفا که در جنوب اصفهان قرار گرفته منطقهای است که بیشتر ارمنی نشین میباشد و از منطقههای خوب شهر نیز قلمداد میشود. اصفهان شهری است که اسلام به صورت تدریجی و آرام آرام به رضا و رغبت از سوی مردم اصفهان پذیرفته شد. یکی از صحابه رسول خدا و از شیعیان امام علی (ع) به نام «عبدالله بن بریر خزاعی» اسلام و را به اصفهان آورد. ورود مذهب تشیع به این شهر در طی چندین دوره زمانی صورت گرفته که مهمترین آن عبارتنداز: هجرت ابن هلال ثقفی از کوفه به این شهر، اقامت و تبلیغ صاحب بن عباد وزیر آل بویه در این شهر، هجرت تبلیغی علامه حلی و شاگردانش به همراهی و حمایت الجایتو (شاه خدا بتده) پادشاه شیعه مغول، و در آخرین دوره در دوره صفویه و هجرت علمای جبل عامل به این شهر، بافت شیعی این شهر به نقطه تکامل رسید.
یهودیان اصفهان از قدیمی ترین اهالی این شهر میباشند که در گذشته در محله جویباره (اصفهان) ساکن بودهاند ولی اکنون بیشترشان به خارج کشور مهاجرت کردهاند، معدود یهودیهای باقیمانده هم بیشتر در خیابان فردوسی ساکن هستند.
«در اصفهان، ارامنه و دیگر شاخههای مسیحی، زرتشتیان، بانیان-هندوهای تاجرپیشه- و یهودیان زندگی میکردند. اصفهان در جایگاه یک پایتخت و با شکوفایی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در روند تاریخی خود داشت، همواره کانون نگرش اقلیتها بود.»
نظرسنجی سال ۱۳۸۹
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در اصفهان به قرار زیر بود:
آداب و رسوم
روز و نماد اصفهان
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی دکتر شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ پس از فراخوان «هماندیشی برای نام گذاری روز نکوداشت اصفهان» روز «یکم آذرماه» هر سال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان شناسان به عنوان «روز نکوداشت اصفهان» گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطفالله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشی کاریهای سردر قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شدهاست، به عنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آنها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.
در متن بیان نامه مصوب اصفهان شناسان آمدهاست:
«... از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکنالدوله دیلمی (۲۹۲ - ۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته تر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هر سال (مطابق با ۲۲ نوامبر) به عنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.» از آن سال تاکنون، هرساله سازمانهای مردم نهاد اصفهان و سازمانهای دانشجویی دانشگاههای اصفهان یکم آذرماه را به عنوان روز اصفهان و هفته اصفهان را از یکم تا هفتم آذرماه گرامی میدارند. انجمن دوستداران اصفهان نیز شعار «اصفهان برای همیشه، برای همه» را به عنوان آرمان مشترک همه دوستداران اصفهان برگزیدهاست که بر پوسترهای روز اصفهان به چشم میخورد.
برخی نیز سوم اردیبهشت را به عنوان زادروز شیخ بهایی، روز اصفهان میدانند در حالی که او در روز ۲۶ ذیحجه سال ۹۵۳هجری قمری برابر با ۸ اسفندماه سال ۹۲۵هجری شمسی متولد شدهاست ولی در تقویم رسمی کشور سوم اردیبهشت، روز شیخ بهایی نام گرفته و اخیراً نیز این روز، روز ملی کارآفرینی نامیده شدهاست.
نماد جانوری اصفهان
در سال ۱۳۹۳ قوچ و میش اصفهان با نام علمی Ovis orientalis isphahanica از سوی فعالان زیست محیطی این شهر به عنوان نماد جانوری اصفهان پیشنهاد شد. قوچ و میش اصفهانی که در همه مجامع علمی جهان به نام شهر تاریخی اصفهان شناخته می شود طبق اعلام اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست (IUCN) در فهرست گونه های آسیب پذیر (VU: Vulnerable) قرار دارد.زیستگاه این زیرگونه خاص در فلات مرکزی ایران در مناطق تپه ماهوری و کوهپایه های استان اصفهان به ویژه پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمشلو، پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی و پناهگاه حیات وحش موته در شمال استان اصفهان است. تاخت و تاز شکارچی ها و شکار بامجوز و بدون مجوز یکی از مهم ترین عواملی است که قوچ و میش اصفهانی را به عنوان یک زیر گونه آسیب پذیر در لیست قرمز معرفی کرده است و طبق مطالعات انجام شده، چرای بیش از حد دام، تصرف و تغییر کاربری اراضی، فعالیت نیروهای نظامی در داخل منطقه و عبور کنار گذر غربی اصفهان و شهرک های صنعتی واقع در شمال و شرق پناهگاه حیات وحش قمشلو از مهمترین عوامل تهدید زیستگاهی برای این گونه منحصر به فرد به شمار می آید .
ساختار شهری
شهرداری
نظم و امنیت
شهر اصفهان به لحاظ حفظ بافت جمعیتی سنتی خود در اغلب نقاط شهر و نیز همکاری مداوم مردم با نهادهای انتظامی و امنیتی، در مقایسه با سایر کلان شهرهای ایران از ضریب امنیت نسبتاً بالایی برخودار است همچنین میتوان گفت یکی از امن ترین شهرهای ایران است و وجود بیش از ۲۰ کلانتری انتظامی و ۳ ناحیه مقاومت متعلق به سپاه پاسداران و نیز مرکزیت اداره اطلاعات و سایر نهادهای امنیتی، بر روند حفظ و صیانت از شهر تاثیرگذار بودهاست.
طراح
طراح به کسی میگویند که طراحی میکند.بخشهای اصلی طراحی شامل نقاشی، مجسمه
سازی و معماری است که هنرهای بزرگی هستند.
عامل اصلی طراحی حالات روحی روانی فرد است و یکی از عوامل مهم در پدید آمدن آن
خط است . خط و حرکت دو پدیده ای هستند که همیشه با هم ایجاد می شوند و به هم
مربوطند.هر گونه جلوه ی بصری که با خط ایجاد می شود به حالات روانی و فیزیکی
طراح مربوط می شود .
حالات هیجانی طراح ،شادی و نشاط ، غم و تاثر،آرامش و ضعف و حتی دعا و نیایش .پس
می توان نتیجه گرفت که خط وسیله ی ثبت و ضبط هیجانات درونی طراح و عکس العمل
های او نسبت به جهان خارج است . مطلب دیگر اینکه دستگاه بینایی همه ی افراد
مشابه است اما، ما طرحهای متنوعی از هنرمندان را مشاهده می کنیم که این امر
ناشی از حالات روانی و سیستم عصبی هر فرد می باشد که دنیا را به نحوی خاص خود
می بیند.
طراحی
طراحی به دانش ایجاد یک طرح یا نمایه از هر تصویر ذهنی یا واقعی گفته میشود.
در هنرهای تجسمی، طراحی یا بهصورت یک اثر مستقل و یا بهعنوان پیش طرحی برای
اثر اصلی انجام میشود که در این صورت طرح
مقدماتینیز خوانده میشود. طراحی به دو حوزهٔ کلی تقسیم میشود. یکی حوزهٔ
drawing (رسم) است که شامل برداشتهای شخصی یا تجربههای آزاد طراح از موضوعات
گوناگون با بیان مستقل و به روش های متنوع میباشد و دیگری حوزهٔ design
(طراحی) است که شامل مراحل ترکیب عناصر بصری و فضا بر پایهٔ اصول طرح است و
جنبهٔ کاربردی دارد، مانند رشتههای طراحی صنعتی، طراحی معماری و طراحی
لباس.نقشی که فقط با خط رسم شود و سایهروشن یا لکههای رنگی نداشته باشد طرح
خطینامیده میشود. مهمترین موضوع در طرحهای خطی، خطوط پیرامونی اشیاء
است.طراحی فنی و مهندسی با خطکش، پرگار، گونیا و ابزارهایی مانند آنها انجام
میشود.
الگوی طراحی
الگوی طراحی مستنداتی هستند که از راهحلهای موفق برای رده خاصی از مشکلات
بوجود آمده و از آنها در حل مسائل آتی استفاده میشود. در ابتدا یک مهندس
معمار به نام کریستوفر الکساندر از الگوهای طراحی در زمینه کاری خود استفاده
نمود، بعدها این ایده در زمینههای کاری دیگر نیز گسترش یافته و مخصوصا در
برنامهنویسی بسیار پررنگ گردید.
الگوی طراحی در مهندسی نرمافزار
انواع الگوهای طراحی
در ابتدا چندین الگوی طراحی زیربنایی در زمینه مهندسی کامپیوتر مطرح گشت که
تعداد آنها حدود ۲۰ عدد بود. ولی اکنون الگوهای طراحی به بیش از ۱۰۰ عدد رسیده
به طوری که دیگر نمیتوان تمامی آنها را در یکجا نام برد.
تعدادی از معروفترین الگوهای طراحی را در زیر نام میبریم:
الگوی طراحی آداپتور
الگوی طراحی دستور
الگوی طراحی پل
الگوی طراحی دکوراتور
الگوی طراحی کارخانه
الگوی طراحی وارونگی کنترل
هسته تفکری
با وجود اینکه تعداد الگوهای طراحی در طول زمان افزایش یافته و همچنان افزایش
مییابد، تفکر اصلیای که برروی تمامی آنها سایه افکنده و مانند موتور محرکه
برای الگوهای طراحیست دو قانون کلی مهندسی نرمافزار است:
پیادهسازی را از واسط برنامه(interface) جدا کنید.
هیچگاه پیادهسازی را استفاده نکرده بلکه تنها از واسطهای برنامه استفاده
کنید. همچنین عدهای بر این نظرند که الگوهای طراحی به دلیل مشکلاتی که نوع
تفکر در یک زبان برنامهنویسی دارد بوجود آمدهاند و اگر به طرز تفکری ایدهآل
در زمینه زبانهای نرمافزاری برسیم دیگر نیازی نیست تا راهکارهایی غیرمعمول
برای مشکلات استفاده کنیم.در هر حال تا رسیدن به آن نقطه آرمانی میتوان از
الگوهای طراحی برای حل مشکلات خاص استفاده نمود.
طراحی رایانهای
طراحی رایانهاییا کَد، به انگلیسی (Computer Aided Design) به استفاده از
فناوری رایانه در فرایند طراحی و مستندسازی طراحی گفته میشود.
امروزه بسیاری از مراحل طراحی قطعات و اجزاء مختلف توسط رایانه انجام میشود.
بسیاری از قطعات تحت شرایط مختلف باید آزمایش شوند و اگر بخواهیم تحت آزمایش
واقعی قرار دهیم مستلزم هزینههای بسیار زیاد میشود. با نرمافزارهای بسیار
متنوع میتوان این شبیه سازی را انجام داد.
نرمافزارهای طراحی رایانهای، به نرمافزارهایی اطلاق میشود که کار ایجاد و
ویرایش اشکال را به کمک رایانه انجام میدهند. امروزه بیشتر نرمافزارهای
طراحی به کمک رایانه، نه تنها توانایی ایجاد و ویرایش نقشهٔ دوبعدی و سهبعدی
قطعات را دارند، بلکه توانایی وارسی (تحلیل) قطعات از نظر مسائل تنش، گرما و
مسائل مکانیکی با استفاده از روش المان محدود را دارند
.تمام رشتههای مهندسی برای طراحی از نرمافزارهای مناسب خود استفاده میکنند.
نرمافزارهای مورد استفاده در طراحی معماری و طراحی صنعتی اغلب نرمافزارهای
گرافیکی هستند. از نرمافزارهای سه بعدی که بیشتر در طراحی معماری و طراحی
صنعتی استفاده میشوند میتوان به اتوکد، سالیدورکس، اینونتور، سالید اج و
مکانیکال دسکتاپ اشاره کرد. علاوه بر این موارد، نرمافزارهای گرافیکی دو بعدی
مانند فتوشاپ، کورلدراو و فریهند نیز بسیار پر کاربرد هستند. کتیا ،
یونیگرافیکس و پرو/اینجینیر هم از بهترین نرمافزارهای گرافیکی مورد
استفادهاست که با امکان محاسبات پیچیده مهندسی از قبیل محاسبات تنشهای محوری
وهزاران قابلیت حرفهای دیگر به طراحان کمک کردهاند.
طراحی هوشمند
طراحی هوشمند (به انگلیسی: Intelligent design) یا آفرینش هوشمند، ایدهای است
که هواداران آن معتقدند، بهترین توضیح برای جهان و موجودات زنده با فرض وجود
علتی هوشمند محقق میشود، و جهان آنچنان ساده نیست که توسط طبیعت ساخته شود.
طرفداران این مدل می گویند میبایست وجودی هوشمند بر این جهان احاطه داشته
باشد. آفرینش هوشمند بیانگر آن است که جهان تنها با تکامل شکل نگرفته است.
این مدل -که قرائت جدیدی از برهان نظم است- توسط گروهی از متفکران دارای صبغهٔ
دانشگاهی پیش کشیده شده است. این متفکران عقیده دارند که شواهد تجربی علم
زیستشناسی و نیز برهانهای ریاضی موید ادعاهای آنهاست. آنها بر خلاف طرفداران
سنتی آفرینش به وقوع تغییرات بسیار جزیی در موجودات در طول زمانهای طولانی
معتقدند و نیز به عمر طولانی حیات در کرهٔ زمین (و نه ۶۰۰۰ سال که در کتاب مقدس
آمده) اذعان دارند.
اما آنچه که سبب شهرت سریع و گستردهٔ این نظریه شد، جنجال رسانهای موافقان و
مخالفان گنجاندن این نظریه در برنامهٔ درس علوم مدارس امریکا و سپس کشیده شدن
این مسئله به دادگاه در سال ۲۰۰۵ بود.
نظریهپردازان
ویلیام دمبسکی و جان جونز از نظریه پردازان مشهور حوزهٔ آفرینش هوشمند هستند.از
اصلیترین کتبی که اخیراً در این خصوص نگاشته شده، می توان به امضا در سلول:DNA
و شواهدی بر طراحی هوشمند، تالیف استفان مایر اشاره نمود.
استدلال ها
پیچیدگیهای مشخص شده
این مفهوم که برای اولین بار توسط ویلیام دمبسکی ارایه شد، بر وجود دو خصیصه
همزمان در دستگاههای کاینات تاکید میکند که به زعم مبدع آن- دمبسکی- نشانگر
آفرینش جهان توسط طراح هوشمندی است. دمبسکی این دو خصیصه را اولاً وجود پیچیدگی
و ثانیاً کاملاً مشخص بودن آن بر میشمرد.
او پیچیدگی را امری میداند که احتمال وقوع آن به خودی خود بسیار کم است و مشخص
بودن آنرا در آن میداند که شما بتوانید آن امر را با توصیفاتی بسیار کوتاه،
بطوری که برای همگان قابل فهم باشد مشخص کنید. به عنوان مثالهایی که هر دو این
خصیصه را در خود دارند میتوان به دنباله طولانیای از اعداد اول اشاره کرد که
طولانی بودن آن نشانه پیچیدگی و اول بودن آن نشانه مشخص بودنش است، یا یک غزل
از شکسپیر که از کنار هم قرار گرفتن بسیاری حروف الفبا تشکیل شده است که طولانی
بودنش دلیلی بر پیچیدگیاش و با معنی بودنش نشانهای از مشخص بودنش است.
دمبسکی میگوید که اگر شما یک گیرنده رادیویی برای دریافت امواج فضایی داشته
باشید و روزی مثلاً امواجی به شکل دنباله اعداد اول را از فضا دریافت کنید
مطمئناً ارسال کننده آنرا یک موجود هوشمند خواهید شمرد.
ثوابت فیزیکی تنظیم شده
نظریهپردازان آفرینش هوشمند استدلال میکنند که ثوابت فیزیکی جهان هستی به
شکلی کاملاً دقیق تنظیم شدهاند. به نحوی که اگر در مقادیرشان، کوچکترین تغییری
وجود میداشت، حیات به شکل کنونیاش ابداً قابل شکلگیری نمیبود.
از جمله این ثوابت میشود ثابت کیهانشناختی، ثابت گرانش، ثابت ساختار ریز، سرعت
نور، ثابت پلانک و برخی دیگر را نام برد .
پیچیدگیهای غیر قابل فروکاست و اجزای مرتبط
بعضی دستگاههای دارای اجزای متعدد، دارای این ویژگی هستند که فقط و فقط در
صورت وجود تک تک اجزایشان قادر به کار کردن هستند، به شکلی که شما نمیتوانید
یکی از اجزای آنها را از آنها جدا کرده و دستگاه کماکان قادر به کار کردن باشد.
بعنوان مثال میتوانید یک موتور خودرو را در نظر بگیرید که برای حرکت نیازمند
تمامی اجزای خود است.
پیچیدگیهای موجود در این دستگاهها را اصطلاحاً پیچیدگیهای کاهشناپذیر
مینامند. طرفداران نظریه آفرینش هوشمند معتقدند که دستگاههای دارای
پیچیدگیهای کاهشناپذیر، نمیتوانند از تکامل تدریجی و انتخاب طبیعی به وجود
آمده باشند چرا که هر تغییر جزیی در آنها به قیمت از کار افتادنشان تمام
میشود.
ریچارد داوکینز در پاسخ مینویسد:
«این پرسشها که «نصف یک چشم به چه کار میآید؟» و یا «نصف یک بال به چه کار
میآید؟» نمونههایی از برهان «پیچیدگی فرونکاستنی» هستند. یک واحد کارکردی را
هنگامی دارای پیچیدگی فرونکاستنی میدانیم که برداشتن یکی از اجزای آن واحد،
موجب اختلال کلی در کارکرد آن شود. این برهان فرض میگیرد که چشم و بال پیچیدگی
فرونکاستنی دارند. اما همین که یک لحظه بیندیشیم، بی درنگ مغالطه را درمی
یابیم. اگر عدسی چشم یک بیمار مبتلا به آب مروارید را با جراحی برداریم، او
دیگر بدون عینک نمیتواند تصاویر را به وضوح ببیند، اما آن قدر بینایی دارد که
با درخت برخورد نکند و یا از صخره فرونیفتد. درست است که داشتن نصف بال، به
خوبی داشتن یک بال کامل نیست، اما مسلماً از بال نداشتن بهتر است. موقع سقوط از
درختی به ارتفاع معین، بال نصفه میتواند شدت ضربهٔ برخوردتان به زمین را
تخفیف، و جان تان را نجات دهد. و اگر ۵۱ درصد از یک بال را داشته باشید،
میتوانید از درختی اندکی بلند تر بیافتید و باز زنده بمانید. هر کسری از بال
را که داشته باشید، ارتفاعی هست که با داشتن آن بال، جان تان نجات مییابد، در
حالی که اگر بال تان اندکی کوچک تر بود از آن ارتفاع معین جان بدر نمیبردید.
این آزمایش فکری دربارهٔ سقوط از درختهایی با ارتفاعهای معین، یک شیوهٔ درک
این مطلب است که، به لحاظ نظری، منحنی مزیت بال باید شیب ملایمی داشته باشد که
از ۱ تا ۱۰۰ درصد امتداد مییابد. جنگلها پر از جانوران هواسُر یا چَترباز
هستند. این جانوران عملاً مراحل مختلف این شیب صعودی بال به قلهٔ محال را نشان
میدهند.
اگر بخواهیم برای کاربرد چشم هم مثالی مشابه کاربرد بالهای ناقص هنگام افتادن
از درختان با ارتفاعات مختلف بزنیم، به راحتی میتوانیم موقعیتهایی را تصور
کنیم که در آنها نصف یک چشم، جان جانور را نجات میدهد، در حالی که ۴۹ درصد آن
چشم چنین نمیکند. این شیبهای ملایم تکاملی چشم را میتوان در تغییرات شرایط
نوری، و تغییرات فاصلهٔ تشخیص شکارچی – یا شکار– یافت. و درست مانند وضعیت
بالها و سطوح پروازی، حالتهای میانی چشم هم نه تنها قابل تصور اند، بلکه در
سراسر دنیای وحش فراوان اند. کِرم پَهن، چشمی دارد که با هر معیار معقولی،
محقرتر از نصف چشم انسان است. حلزون دریایی ناوتیلوس چشمی دارد که در میانهٔ
راه چشم کرم پَهن و چشم انسان است. برخلاف چشم کرِم پَهن که فقط نور و سایه را
تشخیص میدهد، اما تصاویر را نمیتواند ببیند، چشم ناوتیلوس شبیه دوربینی بی
عدسی است که میتواند یک تصویر حقیقی بسازد؛ اما تصویر آن در مقایسه با تصویر
چشم ما تیره و تار است. هیچ آدم عاقلی نمیتواند انکار کند که چشم داشتن برای
این جانور بی مهره و بسیاری جانواردان دیگر، بهتر از چشم نداشتن است و همگی این
چشمها در جایی روی این شیب پیوسته و ملایم به سوی قلهٔ محال جای میگیرند. بر
روی این شیب، چشم ما نزدیک به یک قلهاست – هرچند نه مرتفع ترین قله، اما یکی
از مرتفع ترین قلهها. در کتاب صعود به قلهٔ محال من یک فصل کامل را به چشم و
یک فصل را نیز به بال اختصاص دادهام، و نشان دادهام که این دو به چه سادگی
توانستهاند آهسته (وحتی شاید نه چندان آهسته) این مراتب صعودی را بپیمایند. در
اینجا این موضوع را ختم میکنم .»
انتقاد نسبتبه حوزههایی که هنوز بیپاسخاند
با پیشرفت زیست شناسی، منتقدان توجه خود را به سیستمهای پیچیده سلولی مانند
سیستم ایمنی و ساختارهای پیچیده مولکولی مانند موتور تاژک باکتریها معطوف
کردند. با اینکه شیوهٔ فرگشت پیچیدهترین سیستمهای زیستی شناخته شده یا در دست
تحقیق است.در مقابل مدافعان فرگشت، این انتقاد را نوعی مغالطه توسل به جهل می
دانند.
واکنشها و تاثیرات
انتقادات دانشمندان
بسیاری گفته اند که تا کنون، مبنای علمی چندان مستحکمی برای این مدل ارائه نشده
است.دانشمندان از این مدل با عناوینی همچون junk science و semi science یاد می
کنند؛ زیرا مبنای علمی ندارد.
دادگاه
در سپتامبر سال ۲۰۰۵، والدین ۱۱ دانشآموز مدرسهای در منطقه داور در ایالت
پنسیلوانیا از مسوولان مدرسهٔ منطقهای داور بسبب گنجاندن نظریه آفرینش هوشمند
در برنامه درسی دانشآموزان و تدریس آن به عنوان نظریهای علمی در کنار نظریه
تکامل شکایت کردند.
قاضی دادگاه فدرال، جان جونز، در نهایت مسوولان مدرسه داور را به علت تخلف از
متمم اول قانون اساسی امریکا مجرم شناخت. دادگاه همچنین حکم به خارج کردن تدریس
این نظریه از برنامه درس علوم دانشآموزان مدرسه داد.
طراحی وب
طراحی وب به مهارت ساخت و راهاندازی صفحات وب گفته میشود.
تیم برنرز لی، مخترع وب، با برپایی یک سایت وب در اوت ۱۹۹۱، نام خود را به
عنوان نخستین سازندهٔ وب در تاریخ نگاشت. او در نخستین وبسایتش، از اَبَرمتن و
پیوندی برای ایمیل (پست الکترونیک) استفاده کرده بود.
در آغاز، سایتهای وب با کُدهای ساده «اچتیامال» نوشته میشدند، گونهای از
زبان کُدنویسی که ساختار سادهای به وبگاهها میداد، شامل سرتیتر و پاراگراف،
و توانایی پیوند دادن به صفحههای وب دیگر، با اَبَرمتن. در مقایسه با روشهای
دیگر، این راه تازه و متفاوتی بود که کاربران به سادگی میتوانستند با یک
مرورگر، صفحههای پیوند خورده را باز کنند.
با پیشرفت وب و هنر طراحی آن، زبان کُد نویسی اش، اَبَرمتن یا اچتیامال،
پیچیدهتر و پرانعطافتر شد. ابزاری مانند جدولها که بیشتر برای نمایش
نمودارهای دادهای بودند، بزودی مورد استفاده نادرست، برای چیدمانهای پنهان در
صفحههای وب قرار گرفتند. با پیدایش الگوهای آبشاری وب یا «CSS»، روش نادرست
طراحی با جدولهای پنهان در صفحه از گردونه خارج، و بجای آن استفاده مناسب از
زبان کمکی «CSS» جایگزین شد.
فناوریهای یکپارچه سازی دادهگاهها (Database)، مانند زبانهای کُدنویسی سمت
سرور (Server-Side Scripting) مانند CGI، PHP، ASP.NET، ASP، JSP و ColdFusion،
و استانداردهای طراحی مدرن با الگوها (CSS)، ساختار سایتهای وب را باز هم
تغییر داده و آنرا پیشرفته تر کرده اند.
همچنین با آمدن نگارههای جاندار و فناوریهای پویانمایی به صفحه ها، مانند
فلَش (Flash)، چهره وب بیشتر از پیش تغییر کرد و توانمندیهای تازه به سازندگان
رسانه و طراحهای وب داده شد، و تواناییهای بیشتر و کاراییها تازه مرورگرها
برای اچتیامال.